از خدا می خواهم که...

گفتم :از خــــدا می خواهم... یعنی از خودت می خواهم مرا ببخشی! 

گفت :پس بخشش را از من بخواه و بعد توبه کن (هود/90)

 گفتم : با این همه آلودگی و گناه ... چه کنم؟

گفت : مگر نمی دانی خــــداست که توبه را از بندگانش قبول می کند؟ (توبه/104)

 گفتم : با این همه گناه چه طور توبه کنم؟

گفت : من آمرزنده ی گناه و پذیرنده ی توبه ام. (مومن/3)

 گفتم : برای کدام گناهم می توانم توبه کنم؟

گفت : من همه ی گناهان را می بخشم. (زمر/53)

 گفتم : یعنی مطمئن باشم؟

گفت : جز مـــن چه کسی است که گناهان را می بخشد؟ (آل عمران/135)

 گفتم : چرا ، چرا در مقابل حرف هایت همیشه مثل یخ آب می شوم؟ توبه می کنم ، توبه!

گفت : من ، هم توبه کنندگان را و هم کسانی را که پاک اند دوست دارم. (بقره/222)

 گفتم :پروردگارم! من جز تو کسی را ندارم.

گفت : آیا من برای تو کافی نیستم ؛ (زمر/36)

گفتم : در برابر این همه محبتت چه کنم ...

گفت : مرا یاد کن. (احزاب/41)



:: برچسب‌ها: از خدا می خواهم که , آلودگی , گناه , خدا , توبه , بخشش , آمرزنده ی گناه , پذیرنده ی توبه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت.

و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت.

روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و درخواست کمک کرد.

پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»،

 پس او را به منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راهنمایی کرد.

پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رفت و از ایشان کمک خواست.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم.

اما گردن ‏بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود

 از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن ‏بند را گرفت و به مسجد آمد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد:

 ای پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله)، فاطمه (سلام الله علیها) این گردن بند را به من احسان نمود

 تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) گریست.

عمّار یاسر با اجازه پیامبر (صلی الله علیه و آله) گردن بند را از پیرمرد خرید.

عمار پس از خرید گردن بند، گردن بند را به غلام خود داد و گفت:

این را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تقدیم کن ، خودت را هم به او بخشیدم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید.

غلام نزد فاطمه (سلام الله علیها) آمد و آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود:

من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راز این خنده‌ را پرسید.

 غلام پاسخ داد:

ای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد،

چون گرسنه‌ای را سیر کرد، برهنه‌ای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیاده‌ای را سوار نمود،

بنده‌ای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت.

 

 



:: برچسب‌ها: و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : پنج شنبه 8 اسفند 1392
داستان هاي زيبا در باره نماز

توبه

داستان هاي از نماز

توبه سر دسته راهزنان

یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.

آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».

گل



:: برچسب‌ها: صبر , مصیبت , پاداش , توبه , توفیق , نماز , پیغمبر , سجده , راهزنان , انسان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : مهرداد
تاریخ : شنبه 26 بهمن 1392
توبه

بنده

گل

خداي خوبي داريم . . .

آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگين گناه

اگر پشيمان شويم و توبه کنيم باز هم


مهربانانه ما را مي بخشد . . .

 
وآنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را

در اختيارمان مي گذارد . .

آري خداي خوبي داريم
...
خدايي که مشتاقانه ما را مي نگرد ،

با چنين خداي بخشنده و مهرباني ؛

نااميدي از درگاهش معنايي ندارد . . .

گل



:: برچسب‌ها: توبه , بندگان , ناامیدی , بخشنده , مشتاقانه , پشیمان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : شنبه 26 بهمن 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد