از خدا می خواهم که...

گفتم :از خــــدا می خواهم... یعنی از خودت می خواهم مرا ببخشی! 

گفت :پس بخشش را از من بخواه و بعد توبه کن (هود/90)

 گفتم : با این همه آلودگی و گناه ... چه کنم؟

گفت : مگر نمی دانی خــــداست که توبه را از بندگانش قبول می کند؟ (توبه/104)

 گفتم : با این همه گناه چه طور توبه کنم؟

گفت : من آمرزنده ی گناه و پذیرنده ی توبه ام. (مومن/3)

 گفتم : برای کدام گناهم می توانم توبه کنم؟

گفت : من همه ی گناهان را می بخشم. (زمر/53)

 گفتم : یعنی مطمئن باشم؟

گفت : جز مـــن چه کسی است که گناهان را می بخشد؟ (آل عمران/135)

 گفتم : چرا ، چرا در مقابل حرف هایت همیشه مثل یخ آب می شوم؟ توبه می کنم ، توبه!

گفت : من ، هم توبه کنندگان را و هم کسانی را که پاک اند دوست دارم. (بقره/222)

 گفتم :پروردگارم! من جز تو کسی را ندارم.

گفت : آیا من برای تو کافی نیستم ؛ (زمر/36)

گفتم : در برابر این همه محبتت چه کنم ...

گفت : مرا یاد کن. (احزاب/41)



:: برچسب‌ها: از خدا می خواهم که , آلودگی , گناه , خدا , توبه , بخشش , آمرزنده ی گناه , پذیرنده ی توبه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393
خدایا ببخش....

خدايا ببخش آن گناهانی را كه پرده عصمتم را می درد

خدايا ببخش آن گناهانی را كه بر من عذاب نازل می كند

خدايا ببخش آن گناهانی را كه در نعمتت را به روی من می بندد

خدايا ببخش آن گناهانی را كه مانع قبول دعاهايم می شود

خدايا ببخش آن گناهانی را كه بر من بلا می فرستد

ای كه از بندگانت بسيار زود راضی ميشوی

 ببخش بر بنده ای كه بجز دعا و تضرع به درگاهت

مالك چيزی نيست، كه تو هر چه بخواهی مي كنی



:: برچسب‌ها: خدایا ببخش , دعا , تضرع , گناه , مالک ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393
الهی....



:: برچسب‌ها: الهی , گناه , ناآگاهی , شرمنده وپشیمان , روح ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : سه شنبه 20 اسفند 1392
رنج شیطان.....



:: برچسب‌ها: رنج شیطان , طاقت , رنج , استغفار , گناه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : سه شنبه 13 اسفند 1392
و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت.

و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت.

روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و درخواست کمک کرد.

پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»،

 پس او را به منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راهنمایی کرد.

پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) رفت و از ایشان کمک خواست.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم.

اما گردن ‏بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود

 از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن ‏بند را گرفت و به مسجد آمد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد:

 ای پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله)، فاطمه (سلام الله علیها) این گردن بند را به من احسان نمود

 تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) گریست.

عمّار یاسر با اجازه پیامبر (صلی الله علیه و آله) گردن بند را از پیرمرد خرید.

عمار پس از خرید گردن بند، گردن بند را به غلام خود داد و گفت:

این را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تقدیم کن ، خودت را هم به او بخشیدم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید.

غلام نزد فاطمه (سلام الله علیها) آمد و آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود:

من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راز این خنده‌ را پرسید.

 غلام پاسخ داد:

ای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد،

چون گرسنه‌ای را سیر کرد، برهنه‌ای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیاده‌ای را سوار نمود،

بنده‌ای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت.

 

 



:: برچسب‌ها: و عاقبت به سوی صاحب خود بازگشت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : پنج شنبه 8 اسفند 1392
گویند کریم است و گنه می بخشد

~~✿ یا رئوف ✿~~

حالا میفهمم اینکه خودت فرمودی

بزرگترین گناه نا امیدی از منه یعنی چی!

بعضی وقت ها تو هم اگر مرا ببخشی

خودم، خودم را نمی بخشم !!!

گویند کریم است و گنه می بخشد

گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم ؟



:: برچسب‌ها: کریم , گناه , خجالت , نا امیدی , خودم , بعضی وقت ها ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : چهار شنبه 7 اسفند 1392
گناه بنده ...

هر گاه عبدی گناه می کند قطعه ای از زمین که در آن محل این گناه

را انجام داده است از خدا اجازه می خواهد بنده را در کام خود فرو ببرد

و آن سقفی که روی سر آنهاست از سقف بناها یا آسمان

از خدا اذن می طلبد که بر سر آنان خراب شود اما

خدا میگوید:


دست از بنده من بردارید و به او مهلت بدهید شما او را خلق نکرده اید

اگر او را خلق کرده بودید به او رحم میکردید.

(حدیث قدسی)

 



:: برچسب‌ها: بنده , خراب , گناه , خلق , خدا , زمین , سقف , آسمان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهرداد
تاریخ : چهار شنبه 7 اسفند 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد